نمایش های زیادی از تلویزیون وجود دارد که بسیار دیدنی است. در چنین شرایطی ، نمایش های تلویزیونی محبوب بهو بگوم نیز این روزها مورد پسند قرار می گیرد ، اما مجموعه این نمایش به طور ناگهانی در 9 سپتامبر آتش گرفت و وقتی این حادثه اتفاق افتاد ، بازیگران سریال نیز در این مجموعه قرار گرفتند. بله ، طبق گزارشات ، مجموعه Bahu Begum در استودیوی SJ در Andheri ، بمبئی قرار داشت که آتش سوزی در آن رخ داد و بین آنها امداد است که این آتش سوزی خیلی بزرگ نبود ، بنابراین سریعاً کنترل شد. رفته
در عین حال به دلیل این آتش سوزی هیچ خسارتی در کار نیست و بازیگران و خدمه سریال در امان هستند. بگذارید به شما بگوییم که این آتش سوزی در مجموعه باهو بگوم حدود ساعت 3 بعدازظهر آغاز شد و طی آن سیمون سینگ که نقش بگوم رازیا میرزا را بازی می کرد در حال تیراندازی صحنه او بود. اخیراً یک منبع به وب سایت گفت که "این آتش سوزی کوچک بود و به لطف خدا ، هیچ کس در آن صدمه ای ندید." این یک انفجار باتری بود و چند لباسی روی آن بود که آتش گرفت.
بلافاصله همه هنرمندان و اعضای خدمه از مجموعه بیرون رانده شدند و شعله های آتش به موقع با کمک خاموش کننده های آتش کنترل می شدند. بخشی از این مجموعه آسیب دیده است اما هیچ آسیبی ندیده است.همچنین به شما بگوییم که باهو بگوم یک سریال عاشقانه است که حول یک خانواده مسلمان در بوپال می چرخد. در همین زمان ، در این نمایش ، شهر کوندالی باگیا آریجیت تانجا ، دایانا خان و سامیوکا جییزوال در نقش اصلی دیده می شوند.
فقط با ذات انسان قابل مشاهده است. ما می توانیم با رد آن خود را مهار کنیم ، اما واقعیت این است که ما از تصاویر خون - خون و گور ، شیوع درد ، ذهن انسان غرق شده و هیجان زده هستیم. مشاهده چنین تصاویری غریزه اساسی یا یک لذت بدوی خاص را ایجاد می کند ، اما تنها دلیلی است که ما به سگهای قاتل سریال و شخصیت های جنایت علاقه مندیم.
غرب بطور انحصاری با قاتلان روانی بیدار می شود. او بدنی فروتن ساخته است که با هر یک از قاتلان سریال Hue همکاری می کند. این روند اخیراً در کشور ما نیز جلب شده است. البته ، ما هنوز از ساخت Silence of Labs یا Psycho یا The Bone Collector دور هستیم ، اما آرام و مطمئنا به آنجا می رویم.
آخرین فیلم سریال قاتل برای ضربه زدن به فضای محتوای هندی ، هرچند در فضای دیجیتالی ، فیلم اصلی Zee 5 ، Poshum Pa است. این نام برگرفته از شعر سنتی کودکان است که به کودکان می گوید اگر مرتکب اشتباه شوند به زندان ، غذای زندان و غیره می روند. این فیلم با یک زمزمه در صدای قافیه شروع می شود در حالی که دو خواهر در کنار یک دریاچه می نشینند ، چهره های آنها از تماشاخانه پنهان می شود. آغاز کاملاً خنک است و لحن کاملی را برای نمایش داستان شوم تنظیم می کند.
به کارگردانی سومان موکوپادیایی و نویسندگی آن توسط نیمیشا میشرا ، پوشام پا گزارشی تخیلی از یک مورد هیجان انگیز از یک سهگانه قاتل از ماهاراشترا است که در دهه 1990 خیال عمومی را به تصرف خود درآورد.
یک مادر میانسال ماهاراشتریان و دو دختر بزرگترش در شکار آدم ربایی و قتل چند کودک بین سنین 9 ماه تا 2 سال بودند. بله ، او حتی 9 ماه هم نگذاشت. در واقع ، این یکی از قتل های وحشیانه تر او بود. آنها کودک را با نوار آهنی به قتل رساندند ، زیرا او دست از گریه نکشید. و سه گانه تمام قتل ها را در ذهن و آگاهی سالم مرتکب شده است. هیچ چیز از راه دور در مورد هر یک از آنها وجود نداشت. آنها هر سه شیاطین شرور بودند.
این همچنین اولین پرونده پس از سال 1955 بود که به زنان مجازات اعدام داده شد ، که در هند فقط برای آن دسته از جنایاتی که جدی ترین اعلام شده اند ، محفوظ است. این مادر در سال 1997 در یک قفل درگذشت ، در حالی که دختران هنوز در حال مرگ هستند.
با این حال ، در Posham Pa ، نویسنده داستان واقعی را تغییر داده است تا جذابیت سینمایی به آن ببخشد ، که بیشتر شامل یک مادر و دو خواهر است. مادر ، Prajaktadashpande (مهی گیل) ، به نوعی فلج و روان است. در حالی که دو دختر به عنوان قربانیان اوضاع به تصویر کشیده شده اند ، در مقابل. نمونه اصلی بحث قدیمی در مورد "طبیعت در مقابل تغذیه". دختر جوان شیخاشاپاننده (راگینی خانا) وقتی در یک صحنه سؤال می کند ، صدایی می گوید: "اگر من در خانواده ای متفاوت ، در گروهی دیگر از والدین متولد شده بودم ، آیا اینجوری می شدم؟"
Prajakta با دختر بزرگتر خود رجا ساته (Sayani Gupta) عمدتاً خشن است. رجا به طور مرتب توسط مادرش چنان بی رحمانه مورد ضرب و شتم قرار می گیرد که از دیدن شوکه می شود. مادر در خانه خود با رانندگان کامیون و ویفر رابطه جنسی برقرار می کند ، و سپس به آنها مواد مخدر می دهد ، اشیاء با ارزش را به آنها غارت می کند و سر آنها را با سنگ سنگین می خرد ، همه در مورد رجا غیر اخلاقی می بیند سالها شرط بندی باعث شد مادرش از مادرش بترسد. در این زمان ، شیخا هنوز به دنیا نیامده ،
در یک صحنه خاص وحشتناک ، خون Prajakta در لحظه غذا خوردن رجا ذبح می شود ، و روی آن برنج سفید پاشیده می شود. این دختر بچه هشت ساله با بی مسئولیتی برنج آغشته به خون استخراج می کند ، آن را کنار می گذارد و با خوردن غذا ادامه می دهد. سکوت خواهد بود که صحنه را وحشتناک بنامیم. قرمز در مقابل سفید خون ما را سرد کرد.
در صحنه ای به همان اندازه ترسناک ، هنگامی که یک Regha بسیار گرسنه در حال ضرب و شتم مادر خود برای غذا است ، Prajakta Rega را در مکان دیگری ، گربه ولگرد و صید می کند و بی رحمانه سر خود را در برابر دیوار ضرب می کند. است این اقدام برای ترساندن روزهای روشنایی ساکن در خارج از چوتی رجا و متوقف کردن تقاضای آنها برای غذا کافی است.
ما ساخته شده است تا درک کنیم که خالق چه کاری انجام می دهد ، زیرا او تنها روشی است که برای او زنده است و برای هر دوی آنها غذا تهیه می کند.
تولد خواهر او ، شیخا ، اوضاع را برای Regha آسانتر می کند ، اما فقط به طور حاشیه ای.
رژا به عنوان زنی شدیداً مضطرب و ناتوان از نظر اجتماعی رشد می کند. او توسط مادرش که می داند دکمه سمت راست برای فشار آوردن را دارد ، دست به جرم و جنایت می زند تا مناقصه شرارتش را به رجا انجام دهد. شیخا از ضرب و شتم و وحشت صرفه جویی کرده است و به همین دلیل اعتماد به نفس تر ، تا حدودی تحصیل کرده و نسبتاً دشوار است. هر سه در یک زندگی از جنایت و قتل ، داوطلبانه (در مورد پرژاکتا) و ناخواسته (در مورد دختران) ، قبل از کارما ، و پلیس ، آنها را گرفتار می کنند.
این روایت از منظر برخی از سازندگان مستند که می خواهند داستان را از POV دو زن در حال اعدام روایت کنند ، بیان شده است (مادر در حال حاضر مرده است ، که در حبس درگذشت). سازندگان مستند ، نیکات اسماعیل (شیوانی راغوانشی) و گوندیپ سینگ (عماد شاه) داستان آشفته را از طریق حساب های شکسته هر دو خواهر پیوند می دهند.
رجا نسبت به دو نفر مسئولیت کمتری دارد. او از قتل های خود و شبح مادرش خائن و ناپایدار است. به شیخا مانده است که دنباله وقایع را روایت کند و همین داستان در مقابل چشمان ما ظاهر می شود. جزئیات وحشتناک در فضای باز پخش می شود ، و پیچ و تاب جالب به سمت پایان روایت حرکت می کند.
اما در بین همه جزئیات ، نویسنده و کارگردان فراموش می کنند که یک جنبه مهم داستان را برجسته می کند. با تمرکز بر چگونگی ، آنها نمی توانند دلیل این امر را دریابند. چرا پرژاکتا او را دوست دارد؟ چرا او مرتکب چنین قتل های غیرعمدی خونسرد می شود؟ صحنه با گربه نشانگر گرایش روانی در ذهن او است ، اما نوشتن هرگز در مورد آن جزییات نمی رود. نتیجه خالص - شاید احساس کنیم که در شخصیت ها سرمایه گذاری شده ایم ، به جز شاید برای Reha.
این فیلم به نوعی تلاشی اشتباه از طرف نویسنده برای ابراز همدردی برای سه گانه است و به نوعی استدلال و قتل های مرتکب شده توسط آنها استدلال می کند ، وقتی که در واقعیت است. ، هیچ کس در آنجا نیست. زن واقعی زندگی که Regha به تصویر می کشد ، نه تعادل است و نه کراکر ، و نه مجبور به زندگی جرم می شود. او در واقع کاملاً باهوش و بی رحمانه است و مغز متفکر بیشتر جنایاتی است که توسط این سه نفر انجام شده است.
این گفته ، تنها چیزی که ما را به صندلی هایمان متصل می کند ، و باعث می شود تا ما تا اواخر به دیدن Posham Pa برویم ، عملکرد شخصیت اصلی زن است. هر سه عالی هستند ، خصوصاً مهی گیل و سایانی گوپتا. همانطور که از شخصیت اوست ، بازیگری دوم غیرقابل برگشت است.
عدم تعادل ذهنی رگا به عنوان کشیدن اجباری مو از پوست سر ، که در برابری سلامت روان تحت عنوان trichotillomania نامیده می شود ، ظاهر می شود و باعث می شود که او از طحال جمجمه جلو بیفتد. شکل طاس او به سادگی برجسته است و به او داغ کاملاً مستضعف و متلاشی می شود.
مهی گیل دوباره ثابت کرد که می تواند زندگی را در هر شخصیت ، حتی یک قاتل بی قلب ، نفس بکشد. راگینی به عنوان یک قاتل بی گناه با اسرار برای پنهان کردن خانا ، کاملاً مؤثر است.
جلوه های صوتی فیلم از دیگر ویژگی های قابل قبول آن است. Skunk-shluck-squelp زمانی اتفاق می افتد که سنگهای سنگین با سر قربانی ارتباط برقرار می کنند ، و لکه های خون و پاشش خون روی دیواره ها و قسمت های بدن برای گردش خون فرد کافی است. تأثیر آن باعث سرد شدن ستون فقرات و ریزش مو است و ما به درستی پیش رفته ایم. موسیقی پس زمینه لبه بر کیفیت غیر ضروری فیلم می افزاید. به همین ترتیب ، هنگامی که صدای "جوانی را از بین می بریم" می شنویم ، Reha لبه مو را از جمجمه اش می کشد.
همه گفته و تمام شده ، این فیلم بسیار دلچسب است و به نظر می رسد. Posham Pos به جز ابهامات موجود در طرح ، یک ساعت خوب است.